سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴
این روزها، زمزمههایی از تحرکات برخی افراد لیبرال مسلک و سکولار در دانشگاهها برای حذف و منزوی نمودن عناصر انقلابی به گوش میرسد که نمونه آن مطرح نمودن اردوهای خارج از کشور در مقابل اردوهای جهادی است.
جهان نیوز – ابراهیم آقامحمدی: پیروزی انقلاب اسلامی ایران حادثه مهم و حیرتانگیزی برای جهان بود زیرا از یک سو موج شوق و امیدواری را در میان مسلمانان و مستضعفین برانگیخت و از سوی دیگر معادلات سیاسی استکبار را در ادامه سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان به هم زد. مؤلفههایی نظیر نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم کرنش در برابر قدرتهای سلطهگر، کینه و دشمنی استکبار جهانی و غرب را هویدا کرد. اما علل کینهورزی و عصبانیت غرب با انقلاب اسلامی را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
۱- ماهیت اسلامی انقلاب و تقابل فرهنگ دینی با فرهنگ غرب: اسلامی بودن انقلاب علت اصلی دشمنیهای پایان ناپذیر قدرتهای سلطهگر است. انقلاب اسلامی با ساختار فرهنگ دینی خود فرهنگ استعماری غرب را زیر سؤال برد به همین علت است که نظام استکباری غرب به نابودی فرهنگ انقلاب و نظام مبتنی بر آن همت گماشته است. ساموئل هانتیگتون نظریهپرداز آمریکایی با اشاره به این واقعیت تصریح میکند: «تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است.» فرهنگ اسلامی در تضاد ذاتی با فرهنگ مادی غرب و بر این اساس است که استکبار، عمدهترین مانع نفوذ خود برای تجاوز را اعتقادات دینی، ارزشها و فرهنگ اسلامی حاکم بر جامعه میداند و در صدد تضعیف و مقابله با آن برآمده است. «دیوید کیو» از مامورین سازمان سیا نیز در اظهاراتی افشاگرانه گفته است: «مهمترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم»
۲- عدم وابستگی به قدرت های بزرگ: انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» این واقعیت را آشکار ساخت که نظام جمهوری اسلامی الگوبرداری از شرق و غرب و در نتیجه پیوستگی به این دو را به شدت نفی مینماید و خود دارای ارزش و اصول مستقلی است. «نوام چامسکی» تحلیلگر مشهور آمریکایی معتقد است دشمنیها، توطئهها و مخالفتهای آمریکا و غرب علیه ایران به دلیل استقلال و تن ندادن این کشور به سلطه و استعمار غرب است و تصریح میکند: «تا زمانی که ایران مستقل بماند و در برابر سلطه آمریکا سر تعظیم فرود نیاورد دشمنیها و مخالفتهای آمریکا ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیرقابل پذیرش است، چون از استقلال خود چشمپوشی نمی کند.» «مارتین ایندایک» معاون سابق خاورمیانهای وزارت خارجه آمریکا نیز اظهاراتی را بیان کرده است که نشاندهنده عمق کینه و عصبانیت آمریکا است. وی تاکید میکند: «مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که درمسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمیدارند.»
۳- حمایت از حقوق مسلمانان و جریان بیداری اسلامی: انقلاب اسلامی ایران با بیداری ریشهداری که در میان مسلمانان، به ویژه در میان کشورهای اسلامی شکل داد، زمینه تحولات سیاسی چشمگیری را فراهم کرده است. این جریان سیاسی یک بار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت تعین کننده در جهان مطرح نمود. انقلاباسلامی بر اساس آموزه های دینی دفاع از حقوق مسلمانان و مظلومین را از وظایف خویش برشمرده و بر همین اساس، در قانون اساسی جمهوریاسلامی چنین آمده است: «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کلّ جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین درعین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند.»
برژینسکی مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر در اینباره میگوید: «تجدید حیات اسلام در سراسر منطقه با سقوط شاه و تشنجات ناشی از ایران امام خمینی(ره) یک مخاطره مستمر برای منافع ما در منطقهای که حیات جهان غرب، کاملاً به آن وابسته است ایجاد کرده است، اسلامگرایی پدیدهای که به طور عمده در گزارشها و بررسیهای اطلاعاتی ما به آن بیتوجهی شده است، امروزه آشکارا نظم و ثبات موجود را تهدید میکند.» مواضعی که برشمرده شد با منافع مستکبران به هیچ وجه سازگاری ندارد، لذا دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامیایران به مقابله برخاسته و با روشهای مختلف درصدد نابودی آن برآمدهاند.
حقایق و اعترافاتی که از نظر گذشت به طرز هوشمندانهای در اظهارات روز گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان و استعدادهای برتر علمی کشور بازتاب داشت. ایشان «زنده ماندن اهداف، شعارها و حرکت انقلابی در جامعه» را علت اصلی عصبانیت دشمن ذکر کردند. نکته مهم اینجاست که با دلسردی از دستاندازی به کشور و یأس در تهاجم نظامی، اکنون دشمن به «نفوذ» از روزنههای فرهنگی، اعتقادی، علمی و سیاسی متوسل شده و با هدف تربیت و به کارگیری عوامل خود برای احیای شیوههای گذشته، درصدد تغییر شکل «استعمار» به توطئه «نفوذ» است. دانشگاههای ما در گذشته در اختیار اساتید بیمار بود و خروجی آن، به ندرت در خدمت منافع ملی به کار گرفته میشدند اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشجویان و دانشمندان ما در راستای اهداف انقلابی و ملی مشغول فعالیتهای چشمگیر شدند و این جهش علمی، حقیقتی بود که دشمن از آن وحشت داشت. لذا با رویکرد دوستانه و طرح همکاریهای علمی درصدد است تا کشور را به قهقهرا بازگردانده و نخبگان و دانشمندان را در خدمت اهداف استکباری به کار گیرد.
این روزها، زمزمههایی از تحرکات برخی افراد لیبرال مسلک و سکولار در دانشگاهها برای حذف و منزوی نمودن عناصر انقلابی به گوش میرسد که نمونه آن مطرح نمودن اردوهای خارج از کشور در مقابل اردوهای جهادی است. متاسفانه برخی از مسئولین و مدیران نیز با چنین جریان مشکوکی همراه شده و سعی دارند نیروهای مومن و انقلابی را از مدار علمی کشور خارج کنند. جالب اینجاست این عدّه از مسئولین همانهایی هستند که علاوه بر همراهی و سکوت در قبال چنین جریانی، شرایط فعلی کشور را به طرز مرموزی منفی، سیاه و ناامیدکننده جلوه میدهند و جوانان را از آینده دلسرد میکنند.
آگاهیبخشی در قبال «خوشباوری» و «سادهلوحی» مضحکی که دامن برخیها را گرفته، وظیفه اندیشمندان و نخبگان جامعه است و خوشبختانه رهبر انقلاب، هوشیارترین دیدبانی هستند که همواره چنین خطراتی را در سطوح مختلف گوشزد نمودهاند. نباید اجازه داد افرادی به نام «مردم»، افکار عمومی را درباره آینده علمی، سیاسی و اقتصادی کشور به اشتباه بیندازند و در صورت حصول این استعداد، آمادگی و بیداری و حتی با وجود ادامه دشمنیها و بغض استکبار، آسیبی به ساحت پاک انقلاب اسلامی و آرمانهای اصیل آن وارد نخواهد شد.