شنبه ۱۰ بهمن ۹۴
اشاره: تاریخ در ذات خود تیغ عدالت را بیپرده میکشد. این اصل در تاریخ نهادینه شده است، که هماره نام مردان را در روزگارِ خود مهجور بگذارد. بعضی خصایل انسانی هستند تا زمان نگذرد در پرده تاریخ میمانند، اما روزگاری فرا میرسد تا آن خصایل و مرامهای انسانی به منصهی ظهور برسند. اینگونه است که مولای متقیان علی بن ابیطالب (ع) تاریخ را عبرتگاه میداند.
“ابراهیم آقامحمدی” از آن دست مردانی بوده، که از عنفوان جوانی به آرمانهای اصیل اسلام و انقلاب گرائیده است و با گذشت ۳۷ سال از انقلاب، تزلزلی در راهش به چشم دیده نمیشود. اهل معامله نیست، به اصولش معتقد است. ذاتش با دروغ و دغل میانهای ندارد. اهل تعارف و تکلیف نیست، کاری از دستش برآید انجام میدهد و اگر هم نیاید امید واهی به کسی نمیدهد.
روزنامهنگاری کارکشته است، در سیاست بر قاعده و بر اساس مصالح نظام سخن میگوید، بر اصول و مرام خود پایبند است و هرگز خللی از ابراز عقیدهاش به خود راه نمیدهد.
آرمانگرایی است که آرمانش را خیلی بزرگتر از خویش میداند و بیشتر از خود دوست دارد، موقعیتش را برای خدمت به آرمانش استفاده میکند و به نفع شخص خود کوچکترین سوءاستفاده هایی را روا نمیدارد.
خود شاهد بودهام از او برای استخدام فرزندانش در ادارات خواستهاند، اما قدم پیش نگذاشته و در طول ۴ سال نمایندگی، فرزندانش را با رانت به جایی نبرد و منافع عامه را بر منافع خود ترجیح داد. شاید بعضیها این حرفها را به مثابه اغراق بدانند، ولی تاریخ به سینه خود خواهد سپرد و به موقع آنها را نمایان خواهد کرد.
به هر روی مداومت در دوستی چندین ساله از نزدیک مرا بر آن داشت، تا در این روزهای پایانی مجلس نهم به حکم وظیفه انسانی برای ثبت در جریده تاریخ این سخنان را در میان بگذارم. علت نامزد نشدن دوره دهم را در حوزه انتخابیه خرمآباد را از ابراهیم آقامحمدی جویا شدم. آنچه که در پی میآید حاصل این گفتگوست:
شما در حوزۀ انتخابیه خرمآباد نامزد نشدید. چرایی این موضوع را توضیح دهید.
چراییاش شاید مفصل باشد، خلاصه این که: خواستم شرمنده مردم نباشم و ناصادقانه با مردم رفتار نکنم …
قدری واضحتر بیان میکنید؟
ابتدا از کلیهی کسانی که به من رأی دادند و آحاد مردم شهرستانهای خرمآباد و چگنی و بخشهای تابعه، با تمام وجود تقدیر، تشکر و سپاسگزاری میکنم و خود را در برابر همت بلند آنها کوچک میدانم. هر جا باشم و هر کاری از دستم بر آید برای آنان کوتاهی نخواهم کرد و هیچگاه آنها را فراموش نخواهم کرد، چرا که لرستان زادگاهم و خرمآباد خانه من است.
مشکلات طی سالها در این شهر و دیار انباشته شدهاند و انتظار مردم به سر آمده و همه حل فوری مشکلات خانوادگی خود مثل بیکاری فرزندانشان را طلب میکنند و الآن شرایط اقتصادی کشور خرابتر از آن است که بشود به تقاضای آنها پاسخی در ظرف این زمان داد ولی برخی فکر میکنند آدم نمیخواهد مشکل آنان را حل کند و این موضوع آدم را آزار میدهد. من نمایندگی را برای خودم نمیخواهم که در چنین شرایطی آن را محکم بچسبم و بخواهم خود را بر مردم به هر نحو تحمیل کنم. من نمایندگی را برای مردم و انقلاب میخواهم اگر شرایط طوری باشد که تو احساس کردی که نشود گام مؤثری مردم برداشت بگذار کسان دیگری که احساس میکنند میتوانند، آن را به دوش بگیرند. بحث انحصارطلبی که نیست که کسی بگوید در هر شرایطی نمایندگی حق من است! دورۀ قبل بر اساس اطلاعات و ارزیابیهایی که داشتم، احساس کردم میشود برای مردم کارهایی کرد. دولت یک سری مصوبات قابل پیاده شدن مثل راهاندازی کشت و صنعت، فرودگاه، برنامه استخدام در ادارات و سازمانها داشت که یک امید بود. بنده هم در تبلیغات انتخابات شعار عملیاتی کردن اینها را دادم و خدا هم کمک کرد. کشت و صنعت بعد از ۲۰ سال احیاء شد، پروازهای فرودگاه مرتب شد، مجوز استخدام ۳ هزار نفر جهت استخدام از دولت وقت گرفتم، البته دولت مجوز ۱۵۰۰ نفر داده بود که من آن را دو برابر کردم. حتی با ارائه وضعیت بیکاری استان دولت قانع شد تا ۵ هزار نفر به ما مجوز استخدام بدهد. من رفتم در دفتر معاون توسعه انسانی رئیس جمهور آقای دکتر عزیزی نشستم، آنجا با استاندار و معاون توسعه انسانی وی، هم بنده و هم دکتر عزیزی صحبت کردیم که تا ۵ هزار نفر حاضرند به ما بدهند، ولی آنها گفتند تا ۳ هزار نفر میتوانیم جذب کنیم. این حرف آبانماه سال ۱۳۹۱ است که دکتر عزیزی به آنها گفت: پس آزمون بگیرید و به قبول شدگان یک ماه حقوق در سال ۹۱ بپردازید تا حقوق آنها در بودجه سال ۹۲ لحاظ شود. متاسفانه آقایان این کار را به موقع انجام ندادند و آزمون را فروردین سال ۹۲ آن هم برای جذب هزار نفر موکول کردند و از فرصت پیش آمده استفاده نشد و زحمات را به هدر دادند.
این حرفهایی که گفتید کارهای مثبتی بود، اما دلیلی داشتید که از ادامه وکالت مردم در حوزۀ انتخابیه خرمآباد و دوره چگنی منصرف شدید؟
احترام به مردم! حالا داشتم عرض میکردم: در شهر و دیار ما همه مشکل دارند. بیکاری مشکل مشترک خانوادههاست، و مردم درست یا غلط حل معضلات خود را بیشتر از نمایندگان انتظار دارند تا دستگاه اجرا که وظیفه اصلیاش است. نمایندگان مجلس نهم به تعبیر مهندس باهنر که ۷ دوره در مجلس حضور دارند بدشانسترین نمایندگان بعد از انقلاب از نظر وضعیت اقتصادی کشور بودند، من هم با توجه به مشکلات و انتظارات مردم، برنامههای اقتصادی دولت را برای ۴ سال آینده در حد درک و توان خویش مطالعه نمودم تا ببینم وضع در مقایسه با دوره قبل چگونه است. با تعدادی از وزرا و مسئولان دولتی و مجلسی و اقتصاددانان گفتگو کردم، احکام برنامه ششم که به صورت پیشنویس ارائه شد و وضعیت منابع بودجه ۱۳۹۵ دولت را بررسی کردم، به نتیجه رسیدم که وضعیت از قبل بهتر نباشد و در وضعیت موجود نمیتوان برای ۴ سال آینده قول درستی جهت حل مشکلات و بحث اشتغال به مردم داد. لذا جهت احترام به مردم که اگر کسان دیگری میتوانند کاری برای مردم کنند راه باز باشد و به دلایلی که به بخشی از آن اشاره میکنم، تصمیم گرفتم در انتخابات شرکت نکنم.
دلایلی را که اشاره کردید، مبسوط توضیح میدهید؟
بله، حتما قصدم هم همین است.
اول: دولت در برنامه ششم ذکر نموده که استخدام تا پایان این برنامه در دستگاههای دولتی ممنوع است و ۱۵ درصد از نیروهای شاغل فعلی هم تا پایان برنامه باید تعدیل شوند، یعنی از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۰ استخدام نداریم و ۱۵ درصد نیروهای فعلی هم باید به هر شکل از بدنه دستگاههای دولتی خارج شوند. دولت میخواهد خودش را کوچک کند و بار اشتغال را به سمت بخش خصوصی هدایت نماید. در لرستان هم جزء شانتاژ تبلیغاتی بخش خصوصی واقعیت خارجی که قابل اعتنا باشد، ندارد. لذا تا حالا این همه آمدند فقط در باغ سبز بوده و مصاحبههای چرب و رنگین، کدام سرمایهگذار سرمایهای آورده و کدام سرمایهگذاری انجام شده است؟ برخی هم به عنوان بخش خصوصی دنبال سوء استفاده خودشان هستند.
وضعیت اقتصاد و صنعت در کل آشفته است، بخش ساختمان بیش از ۶۰ درصد غیرفعال و در رکود به سر میبرد و بیش ۱۰۰ صنعت و شغل که با صنعت ساختمان مرتبط هستند از قبیل تولید آهنآلات، سنگ، آجر، سیمان، گچ، شیرآلات، کاشی، سرامیک، رنگ، در و پنجره، لوله، لوازمات برق وغیره وضعیتشان بحرانی است ادامه کار برایشان مشکل شده است. هر روز جمع دیگری کارشان را از بخش ساخت و ساز بخصوص لرستان دست میدهند. بنابراین در بحث اشتغال چه قولی میتوان داد؟
دوم: مقایسه بودجه دولت در سالهای ۹۴ و ۹۵، توان بودجه عمرانی در سال ۹۵ نسبت ۹۴ ضعیفتر است. آنچه در لایحه بودجه دولت در سال ۹۵ دیده میشود، با توجه به کاهش قیمت نفت (فعلاً تا مرز زیر ۳۰ دلار) درآمد نفتمان در بودجه سال ۹۵ کمتر از ۹۴ خواهد بود لکن در بودجه ۹۵ بیشتر از قبل دیده شده است.
در بخش مالیات و درآمدهای اختصاصی هم وضعیت بهتری از گذشته نخواهیم داشت. چون رکود حاکم بر کشور، تولید و کسب و کار و اشتغال را با مشکل مواجه کرده و درآمد اقشار مالیات بده کاهش یافته است. بنابراین افزایش درآمد دولت در بخش خصوصی و مالیات نیز نه تنها با افزایش روبهرو نمیشود بلکه در همین حد فعلی هم بماند هنر کرده است.
در بحث برجام و پولهای بلوکه شده ایران، هم که آمریکائیها هر روز بازی جدیدی راه میاندازند و تحریمها را به شکل دیگری اعمال میکنند. در ضمن پولهای بلوکه شده را که قبلاً تا ۱۵۰ میلیارد دلار میگفتند بعد از برجام بین ۶ تا ۲۴ میلیارد دلار میگویند که اگر همین مقدار درست باشد و آزاد شود و درست مصرف شود گوشهای از درد را بتواند درمان کند. بنابراین در چنین وضعیتی چه قولی به مردم استانی چون ما برای اشتغال و رفع مشکلاتشان میتوان داد؟
سوم: رکود بر اقتصاد و تولید حاکم شده است. نامه چهار وزیر اقتصادی کابینه هشداری بود جهت مقابله با بحرانِ متصور از رکود حاکم. الان همه به وضعیت رکود اذعان دارند، مشاور عالی اقتصادی رئیس جمهور آقای دکتر نیلی اعلام میکند که تا سال ۹۷ گشایشی در اقتصاد متصور نیست و وضعیت همین گونه است! آقای رئیس جمهور هم که قبلا فرمایش کردند، ما از رکود عبور کردهایم، موضع خود را تعدیل نمودند و گفتند رکود برگشته است. در هیچ بخشی هم برنامهای جهت تحرک در تولید ارائه نشده است، تولید هم که نباشد اقتصاد در رکود میماند و اشتغال هم به وجود نمیآید. با این اوصاف در استانی مثل ما که از زیر ساخت محکمی برخوردار نیست و ثروتی و سرمایهای در آن انباشته نشده، وضعیتش اگر بدتر نشود بهتر نخواهد شد. آیا با این وضعیت من چطور میتوانم به مردمی که انتظار دارند نماینده مشکلاتشان را حل کند، قول بدهم که اشتغال برای جوانان شما ایجاد میکنم؟
با این اوصاف، وضعیت استان را چگونه بررسی میکنید؟
در استان حرفها با عمل فاصله دارد، اگر استاندار و دستگاه اجرا و نمایندگان با هم در برنامههای اقتصادی هم جهت و صادقانه و مسئولانه و دلسوزانه (نه سوداگرایانه)، حرکت نکنند، کارها پیش نمیرود. دستگاه سیاسی اجرایی خیلی به ظرفیت نمایندگان توجهی نمیکنند و حتی سعی میکنند نمایندگان از وضعیت موجود کمتر مطلع بشوند. برای مثال در طول این ۴ سال یک بار نمایندگان رسما به شورای اداری دعوت نشدند! بنده خیلی سعی کردم در مباحث اقتصادی، نمایندگان و مدیریت استان به درک واحد برسیم و با هم حرکت کنیم، اما نشد. ما یاد نگرفتهایم با هم باشیم و تا با هم بودن و هم هدف بودن را یاد نگیریم قامت راست نمیکنیم، بیتعارف در این موضوع هنوز بالغ نشدهایم. علت فقط مسائل سیاسی نیست، چون در استانهای که دیدگاههای سیاسیشان از ما شدیدتر است در مسائل اقتصادی و عمران و توسعه، همه با هم حرکت میکنند، با هم میروند و با هم پیگیری می کنند و خیلی هم جدی و بیتعارف برخورد میکنند. مسائل دیگری هست که اینجا فرصت بیانش نیست. این هم یکی از مواردی بود که احساس کردم به راحتی در این شرایط قابل حل نیست و خواستم در ادامه این راه ناصواب شریک نباشم.
آیا نمایندگان دوره دهم میتوانند به خواستههای مردم لرستان پاسخ دهند؟
لابد کاندیداهای محترم این وضعیت را میدانند و این توان را در خودشان سراغ دارند که جلو آمدهاند. انشاءالله هم که بتوانند. به قول مولوی: «گر تو بهتر میزنی، بستان بزن»!
حوزه انتخابیه تهران را برای نامزدی انتخاب کردید دلیلی داشت و جزء کدام لیست خواهید بود؟
من از قریب ۲ سال پیش با توجه به وضعیت اقتصادی و برنامههای ارائه شده دولت، از این که بشود گام مؤثری در بحث توسعه و اشتغال در چنین شرایط برداشت در تردید بودم و فکر میکردم اگر شرایط همین باشد کاندیدا نشوم. با بیرون آمدن پیشنویس برنامه ششم و بودجه ۹۵، به این رسیدم که کاندیدا نشوم، اما این را اعلام نکردم. با نزدیک شدن به زمان ثبتنامها چند نفر از بزرگان اصولگرا خواستند به عنوان کاندیدای اصولگرایان در خرمآباد آمادگی داشته باشیم، بنده قصد خود را مبنی بر عدم ثبت نام برای مجلس دهم بیان کردم، ولی آنها در کل با کاندیدا نشدن موافق نبودند و پیشنهاد این شد که در تهران ثبت نام کنم.
جز جریان اصولگرا هستم و الآن به عنوان یکی از کاندیداهای لیست اصولگرایان تهران هستم، ولی فهرست هنوز نهایی نشده است. فهرست باید ۳۰ نفر باشد و فعلاً ۶۰ نفر است انشاءالله نتیجه هر چه باشد خیر است.
و در آخر چه سخنی با مردم حوزه انتخابیه کنونی خود دارید؟
از اعتماد مردم عزیز ذرهای استفاده ناروا نکردم. تا جایی که توانستم برای اخذ حقوق موکلینم تلاش کردم. افتخار میکنم در زمان ما بودجه استان را تصاعدی نمودیم. یک قلمش افزایش ۲۷۰ میلیارد تومان به بودجه استان از ردیف ماده ۱۸۰ است که قبل از ما از این ردیف کمتر از ۲۰ میلیارد برای استان لحاظ میشد. از این به بعد هم این رقم هر ساله افزایش مییابد. بودجه عمرانی استان که هر ساله معمولا زیر ۱۵۰ میلیارد تومان بود الان ظرفیت جذب ما بالای هزار میلیارد است. افتخار میکنم که در
زمان ما باب برگشت بودجه استان به خزانه بسته شد بلکه برعکس شد و ما از خزانه گرفتیم. موارد در این خصوص کم نیست دو نمونه آن اخذ ۲۰ میلیارد تومان برای گازکشی روستاها و قریب ۳۰ میلیارد تومان برای کمربندی خرمآباد، جاده دادآباد، جادههای ازنا سگوند، سپیددشت و خرمآباد- دوره میباشد.
دست حرص و آز را بستم تا به سوی هیچکس دراز نشود و دندان طمع را کشیدم و جیب خود را بستم تا زبانم در پیگیری حق مردم و بیان حق باز باشد. حتی در حد استفاده از یک سفر زیارتی یا سیاحتی هم از امکانات هیچ وزارتخانه یا سازمانی استفاده نکردم. عضو هیچ هیأت مدیره یا مشاور و مواجببگیر هیچ جا نشدم و غیر از وظیفه نمایندگی به کار دیگر نپرداختم. به هیچ رانتخوار، یا کسی که بوی رانتخواری از او احساس میشد، روی خوش نشان ندادم. به دنبال اشتغال فرزندان خود و فراموشی بینوایان نبودم. هیچکس را با امروز و فردا کردن دروغین معطل نکردم. در زمان دو دولت با صراحت و بدون ترس و با استقلال کامل حرف خودم را زدم و در مسائل کلان مملکت با اظهار نظر کارشناسی از منافع ملی دفاع کردم و برای اعتلای نام خرمآباد لرستان در سطح ملی و جهانی تلاش کردم.
به خاطر منافع رنگ عوض نکردم و موسمی و منافعی موضع نگرفتم. سعی کردم نماینده دیدگاه خداپرستی، دینمداری، رعایت حلال و حرام، مناعت طبع، آزادگی، صراحت در گفتار، پاکدستی، معترض بر نفاق و دورویی باشم.
به مردم دروغ نگفتم و بر روی دیوار گلی و ساختمان فرسوده رنج و بیکاری مردم نقاشیهای زیبای تبلیغاتی آویزان نکردم تا رنج و سختی زندگی مردم را در پشت آن پنهان کنم، از این رو بر آمارهای غیرواقعی کاهش ۵۰ درصدی بیکاری استان همنوا نشدم، بلکه معتقد بودم که باید با مردم صادق بود و آنها را گول نزد و به همان مقدار که کار شده به آنها گفت.
دلبستگی به صندلی مجلس پیدا نکردم و روزی که روی صندلی بهارستان نشستم با روزی که از روی آن بلند شوم فرقی به حالم نخواهد کرد بلکه روزی که نباشم راحتترم چرا که دین مردم را به دوش خویش نمیبینم و خلاصه همانم که بودم.
انشاءالله عملکرد خویش را اگر عمر ناپایدار باقی بود به محضر مردم شریف ارائه خواهم داد. خداوند برکات خویش را بر این سرزمین موحدان و بر مردم خوب و خداپرست آن نازل و حاجات همه را روا و گشایش سریع در کار مملکت روا بدارد.
گفتوگو از: مسعود فرجالهی
پایگاه خبری یافته/ تهران